قالی بافی در آذربایجان به دليل وسعت مراتع و زمينهاي كشاورزي و آب و هواي مناسب و طبيعي كوهستاني از دیرباز در این خطه مرسوم بوده است. قاليها و قاليچههاي توليدي به وسيله روستاييان اين منطقه با ساختاري سفت و پرزي بلند و بافتي درشت، مالامال از نقوشي هندسي و شكسته با برخورداري از رنگهاي تند و تيره از مردمي سخت كوش و مقاوم و قناعت پيشه حكايت ميكند كه با طبيعتي به پايداري و استقامت كوهستان، به فرش، تنها به عنوان يك زيرانداز گرم مينگرند.
گرايش به قاليبافي، گرچه در برخي از مناطق به طور اجبار و ناشي از عدم استعداد كشاورزي و بي مهري زمين بوده است، و روستاييان به حد فراوان در فصول طويل زمستاني و دوران بيكاري ناگزير با قالي بافي انس گرفتهاند، با اين حال در شرايط مساعدتر نيز، كشاورزي بخصوص در مناطق باختري (اروميه، خوي) و خاور آن، طوالش، با موفقيت كمتري مواجه شده و كمتر نضج گرفته است. قالي بافی در آذربايجان نيز همچون ديگر مناطق، از دو شيوه شهري باف و روستايي باف پيروي ميكند، ليكن در اين تقسيم بندي روستايي، هريس از نظر ويژگيهاي خاص در گروهي جداگانه قرار ميگيرد.
1ـ حوزة قالي بافي شهري باف با نوع تبريزي صرف نظر از تبريز و مرند و مراغه، شهرهاي سراب، ميانه و مشكين شهر را نيز از نظر برخي خصلتهاي ويژه در بر ميگيرد.
2ـ حوزه هريس و همسايه آن شامل هريس، گراوان، روستاهای اطراف و نيز شهر اهر و شربيان و حومة آن خواهد بود.
3ـ حوزة روستايي باف بيشتر در شهرستان هاي آذربايجان شرقي: خلخال، اردبيل، مشكين شهر، قسمتهاي شمالي ارسباران، سراب، ميانه، هشترود، معمول است.
■■ فرش تبريز
تبريز از جملة مراكز قالي بافي است كه توانسته از اين رهگذر بهرة فراوان گيرد. طراح و قالي باف تبريز بر خلاف ديگران خود را پاي بند تعصبات قرار نداده و با برخورداري از هر گونه نقش زيبا و تلفيق نقوش مختلف با يكديگر در نهايت طرحي را ارائه ميدهد كه هر بخش آن به يك ناحيه است. اختلاط ترنج كرماني و لچك مشهدي و حاشيه كاشان در قالي بافي تبريز نقشي را به وجود مي آورد كه دلپسند و چشم نواز است. برخي طرحها زياد هم از نقش اوليه دور نيست و ويژگيهاي خود را حفظ ميكند. نقشة رايج در تبريز و مناطق شهري باف بيشتر اسليمي، شاه عباسي، انواع لچك ترنج است. نقشة افشان سرتاسري (باشاباش) از انواع طرح هاي شاه عباسي است. انواع شكارگاه، شيخ صفي، منظره و چهار فصل، زير خاكي، بته ترمهاي، انواع ماهي، درختي، گلداني، شمعداني، هشتي دو و چهار رنگ، قابي، گل حنايي، گل فرنگ، گوبلن بيجار، سه گل، قوبا و (داشلي قوبا)، لوله باف، چرخ فلكي نيز از جمله طرحهايي هستند كه مورد استفاده قرار ميگيرند. آن چه در بافت اين قاليها و قاليچهها حيرت انگيز است، كاربرد دهها نوع خامة رنگي است كه تنها براي ارائه رنگ چهره و خطوط چهرة پرسوناژهاي مجالس به كار ميرود.
شيوة قالي بافي شهري در حال حاضر اختصاص به شهر تبريز ندارد و بسياري از آباديها، منطقه و شهرها و دهات آذربايجان معيارها وضوابط و تاثيرات آن را پذيرفتهاند. در شهر مرند و دهات حومه، نيز قالي بافي شهري عموميت دارد. از مشخصات ويژة اين منطقه، نقشة معروف خشتي (بختياري) خود رنگ است. اين نوع قالي را با استفاده از پشم خام و رنگ نشده ميبافند. در سراب و اردبيل معمولاً قاليچه و كنارة روستايي توليد ميشود، ليكن توليدات كارگاههاي اردبيل از نظر قطع و رج شمار نقشهها نسبت به ساير مناطق از تنوع بيشتري برخوردار است. در شهر سراب قاليهاي بزرگ چه با نقشة ماهي كه از طرح هاي بيجار اقتباس شده است، به مقدار زياد توليد ميشود. شيوة شهري بافت در شهرهاي ميانه و مشكين شهر و ده طارم از شهرستان خلخال نيز پيرواني دارد. قالی بافی در آذربايجان
■ ويژگيها
از دارهاي قالي بافي مورد استفاده در مناطق شهري باف، ميتوان از دار تبريزي و يا گردان نام برد. اين دارها از ابداعات خاص مردم تبريز است. دار تبريز از چهار چوبي ساده شامل دو سره تشكيل يافته كه در شبستر به نورد بالا و پايين، و در اردبيل به آت لوق و اوست لوق و در مواردي نيز ارئين بالا و پايين موسوم هستند كه دويان يا بانلق (راست روها) آنها را به هم اتصال ميدهند. براي استحكام بيشتر دار از دو ستون به عنوان تكيه استفاده ميشوند كه محل اتصال آن با سره بالا كولفه ناميده ميشود. تنظيم دارها به وسيله كوجي و هاف انجام پذير است، و بافنده روي الواري كه در محل به خرچي يا تخته بند معروف است مينشيند و با پيشرفت كار بافت با شل كردن گرهها قالي را پايين ميكشند. كار چله كشي (بوي چكماخ) و پايين كشيدن قالي كه نيازمند تخصص بيشتري است، توسط استاد كار و يا خليفه انجام ميپذيرد.
■ پشم
قسمت عمدة پشم مورد نياز آذربايجان، در خود منطقه، بخصوص ماكو، خوي، مهاباد ، دشـت مغان و اروميه تأمين ميشود. چرا كه آذربايجان از مراكز گله داري و پرورش گوسفند است. پشم گوسفند ماكو و خوي بيشتر سفيد رنگ بوده و ازنظر لطافت و بلندي الياف و شفافيت بسيار مرغوب است و پشم گوسفندان مهاباد و اروميه الوان است. گوسفندان دشت مغان داراي پشمي زبر و در قاليهاي درجة 2 مصرف دارند. درخوي و ماكو پشم گوسفندان را دو بار در سال ميچينند. ريسندگي پشمها بيشتر به دست زنان، با چرخهاي كوچك دسـتي انجام ميپذيرد، كه در محل جهره (كلافچه) ناميده ميشـود و نخ خام را كه براي لا كردن و تابيدن شمارة مخصوص دارد، دراختيار كارگاه هاي نخ تابي يا متوچي خانه قرار ميدهند.
درخشندگي و ظرافت قالي هاي تبريز از جمله ويژگيهايي خاصي است كه علت آن را در پرداخت و كوتاهي پرز خامههاي بافته شده بايستي جستجو كرد. چه، تبريزيان به هنگام پرداخت پرز خامه را بسيار كوتاه ميكنند. نتيجة اين عمل، صرفه جويي در مقدار پشم مصرفي و درخشندگي و چشم نوازي نقشه است. گرة مورد استفاده در بافت فرشهاي تبريز، گرة تركي است. واحد اندازه گيري رج شمار گره است كه برخلاف ديگر مناطق 7 سانتيمتر است، و ذرع آن نيز بر خلاف ذرع معمول در تهران 112 سانتيمتر است كه آرشين ناميده ميشود. واحد معاملات مترمربع است، ليكن مقياس ديگر به نام قاليچه نيز كه برابر 2 ذرع مربع تبريز و يا 35 پونزه و يا دو آرشين و 3 پونزه (گره برابر 7 سانتيمتر) است نيز مورد استفاده است.
■ رنگ
اغلب فرشهاي ايران داراي رنگهايي بخصوص هستـند كه بيشترشان در محل بافت متداول است، و با توجه به رنگها ميتوان محل بافت را تا حدودي تشخيص داد. مثلاً قرمز دوغي در اراك، لاكي در مشهد و بيرجند و نخودي در كرمان، سرخ روناسي در همدان و سربند و هريس، وسفيد در قم و نائين و آبي سير در قاليهاي عشايري فارس و شمال خراسان، از جمله رنگهاي متداول هستند ليكن در تبريز بر خلاف ديگر نقاط، رنگ هاي ويژه براي بافت فرشهاي مورد استفاده قرار ميگيرد و تـنها در نظر گرفتن سليقههاي مختلف تعيين كنندة رنگ قاليها است.
رنگهاي طبيعي قاليهاي آذربايجان عبارتند از: روناس (گلي)، قرمز دانه (گلي و قرمز آتشي)، اسپرك (زرد). از تركيب رنگهاي زرد و نيل، رنگهاي سبز چمني، زيتوني و ملهاي به دست ميآيد. رنگ موشي (طوسي) يا خاك سياه، كه در اصطلاح محلي به آن قره تر پاخ ميگويند، از معادن ميشه باره ارسباران استخراج ميشود. قالی بافی در آذربايجان
■■ قالی بافی در آذربايجان و هريس
شهرستانهاي آذربايجان به سبب دوري از مراكز و بي نصيبي از مبادلات فرهنگي، اقتصادي، با ديگر مناطق در طرح و نقشه و رنگ، از اصالت بيشتري برخوردارند. هريس در مركز آذربايجان و شمال شرقي تبريز مركز مهم منطقه است كه توليدات آن بخصوص در گراوان، مهربان، سراب، قراچه و بخشايش توليد ميشوند، كه در اين ميان هريس به سبب بافت طرحهاي متنوع و دلپذير از ديگر مراكز گوي سبقت را ربوده است. وجه مشترك كلية نقشهها خطوطي هندسي است كه از تركيب خطوط افقي، عمودي و مايل تشكيل ميشود. طرحهاي لچك و ترنج، با تغيير خطوط افقي، عمودي و مايل تشكيل ميشود. طرحهاي لچك و ترنج، با تغيير خطوط از منحني به مستقيم و تبديل طرحهاي گردان به شكسته، با همان ويژگيها توليد ميشود. اين گونه نقشهها به طور ذهني بافته ميشود و در صورت نياز از نقشههاي كوچك كه بر پارچهاي ترسيم يافته است، استفاده ميشود.
■■ بخشايش- گراوان
بخشايش از نظر توليد كنارههاي زيبا و دلفريب، كه با رنگهايي با مايههاي آبي و قرمز نخودي و آجري آنها را از زيبايي خاصي برخوردار مي سازند، در بين مناطق حوزة هريس داراي مرتبهاي والاست. نقشههاي بزرگ گياهي كه از نقشهاي هريس الهام گرفتهاند، برخلاف توليدات سراب در سرتاسر متن تكرار ميشوند. تاروپود تمام قاليهاي هريس و توابع گراوان، سراب، مهربان و بخشايش از پنبه است و نخها اصولاً زمخت هستند. در بعضي قاليچه ها مثل قاليچه هاي بولوردي، به طور استثنا به جاي يك پود، دو پود از بالاي رديف گرهها ميگذرد.گرة حاكم در منطقة ترك باف است كه تراكم آن از 1000 تا 600 گره در دسي متر مربع ميرسد. در برخي از قاليچه ها كه از سفتي و زمختي بيشتري برخوردارند، اين تعداد گره از 1500 تا 1000 گره در دسي متر مربع در تغيير است. قالي بافان اين مناطق بر حسب عادت به هنگام چيدن پرز آنها را بلندتر ميچينند و به اصطلاح آنها را پر گوشت ميگيرند. درشت بافي و زمختي از صفات ظاهري و مشخصة فرشهاي هريس، گراوان، بخشايش و مهربان است.
■■ اهر- ابهر
شهرستانهاي اهر ومناطق اطراف آن نيز، شيوة هريس را پذيرفتهاند. ده شربيان كه قاليهاي بزرگ يك پودي ميبافند نيز، در اين تقسيم بندي جزو هريس به شمار مي-آيد زيرا نقشه و قطع قاليهاي آن بيشباهت به نقشة اهر نيست ليكن طرح آنها داراي رفتار هندسي كمتري است و بافت فشرده و كيفيت مطلوب آن را از شهرت خاصي بهره مند نموده است. غالب طرحها ترنجي نسبتاً بزرگ را در بر دارند كه برگ هايي درشت اطراف آن را در بر گرفتهاند. اهر و ابهر داراي نقشة متنوعي نيستند و جنس آنها سفت و استخواني است كه با رنگهاي تيره و نقشهاي هندسي از دوامي بسيار بهرهمند هستند.
■■ سراب
در نقش قاليهاي سراب تركيب تزئيني از چهار لچك و يك مداليون طويل تشكيل ميشود. محيط و يا لبة خارجي اين مداليونها دندانه و بيشتر چنگكي و به طور عمده با زمينة پشم شتري است. لچكها با نقشهاي آبي آجري روشن شباهت بسياري به مداليون مركزي دارند. مجموعة اين نقوش (مداليون ـ لچك) در زمينههاي مشحون از ساقهها و شاخة گلها و برگهاي نخلي قراردارد. در حاشيهها كه از سه قسمت تشكيل شده تركيب هندسي به تكامل ميرسد و زمينة، نگارههاي هندسي و برگهاي دندانه دار را كه به تناوب تكرار ميشود، در خود جاي ميدهد. قاليچههاي كنارة سراب اغلب نرم و تقريباً بلند و داراي بافتي فشردهتر از قاليچههاي هريس است.
■■ قراچه – قالی بافی در آذربايجان
قراچه نيز در شمال شرقي هريس از جملة مهمترين مناطقي است كه در حوزة فرش بافي هريس به داشتن كنارههايي بسيار متمايز نسبت به ديگر نقاط مشهور است. اين كنارهها كه در بافت آنها تنها از يك پود استفاده ميشود، با بافتي بسيار فشرده و پرداختي مناسب در بازار اروپا به نام كنارههاي قراچه شناخته ميشود. متن قاليچهها و كنارهها معمولاً سرخ روناسي و حاشية آبي سير است، و بيشترشان ترنجي هندسي در وسط و دو ترنج ديگر متفاوت با ترنج مركزي در طرفين دارند. در مواردي اين طرح گاه در متن قالي چند بار نيز تكرار ميگردد. قاليچههاي قراچه نيز از طرحهاي هندسي و نگارههاي بسيار كوچك در حواشي و متن برخوردارند.
■■ اردبيل – قالی بافی در آذربايجان
نام اردبيل همواره به همراه نام قالي ذي قيمت اردبيل متعلق به قرن شانزدهم ميلادي كه فعلاً در موزه ويكتوريا وآلبرت مضبوط است برده ميشود. اردبيل گرچه در گذشته از سابقة درخشاني در فرش بافي برخوردار بوده اما امروزه به لحاظ استفاده از نقوش يكسان و يكنواخت و عدم كاربرد نقوش اصيل اردبيلي، از ارزش و اعتباري كه فرشهاي ديگر در بازارهاي جهاني دارند، بي بهره است. فرشهايي كه در اردبيل تهيه ميشود در ابعاد كوچك و به صورت قاليچه عرضه ميشود و در محل اصطلاحاً به آنها كلگي يا ميانه ميگويند. نقش قاليچههاي اردبيل را كه شباهت زيادي به قاليهاي قفقاز دارند بيشتر نقوش هندسي تشكيل ميدهد.
در اطراف اردبيل قطع كناره بيشتر متداول و رايج است و نقشههاي معمولي عبارتند از: قلمي، يورتچي، گل تپه، گل نقشه.
توليدات اردبيل شباهت بسياري به قالي هاي قفقاز دارد ليكن حواشي در قاليهاي اردبيل بسيار پر كارترند و پرز آنها بلندتر و فاقد ظرافت است. رنگها نيز در قالي هاي اردبيلي روشنتر و زنده ترند.
■■ مشكين شهر – قالی بافی در آذربايجان
در اطراف مشكين شهر قاليچ هها و كنارههاي مخصوص با الياف بلند و قطعهاي غير متعارف توليد ميشوند. اين گونه توليدات بيشتر دست بافهاي قفقاز را در ذهن تداعي ميكنند.
■■ شاهسونها
قاليچههاي شاهسون همچون قاليچههاي بلوچهاي خراسان رنگ و آبي كردي دارند به نحوي كه توليدات دو پودي آنها با بافتي بسيار سفت و فشرده و نه چندان ظريف، بافتههاي كوليايي را در ذهن تداعي ميكند. محصول طوايف شاهسون فقط ورني (براي كناره اجاق) گليم، مفرش، خورجين و جوال است.
■■ زنجان
قاليهاي توليد شده در زنجان، كه بيشتر در روستاهاي اطراف در درههاي حاصلخيز از نزديكي ابهر تا سلطانيه توليد ميشوند، به سفتي و استحكام قاليهاي گراوان و هريس نيستند و مانند فرشهاي تبريز، نيز قابليت بسته بندي شدن و انعطاف را ندارند. اين محصولات كه در اندازه و ابعاد كوچك، به صورت قاليچه توليد ميشوند، داراي رنگهاي مطلوبتري از فرشهاي گراوانند. سورمهاي، لاكي (قرمز)، و كرم از رنگ هاي مورد علاقة بافندگان زنجاني است. صرف نظر از تهية قاليچه ها، بافت قالي هاي بزرگ نيز متداول است. نقشه هاي مورد استفاده در فرشهاي زنجان، گرچه به نقشههاي افشان تبريز نزديك است و لچك و ترنج خاص تبريز در قاليهاي زنجان بسيار مورد استفاده است، ليكن با تغييراتي كه در اين طرح ها صورت ميگيرد نقشه هايي به وجود ميآيد كه اهل فن آن را به عنوان نقشة زنجاني ميشناسند. نقش ماهي درهم و نقشة بيجار از نقشههاي مرسوم قالي در اين منطقه است.
■■ خوي، مرند، مراغه
قالي و قاليچههايي كه در خوي بافته مي شوند از نظر جنس تابع زنجان است يعني فرشي است استخواني و سفت كه به زحمت حمل ميشود و با همان طرح و رنگ بندي قاليچههاي زنجاني است. در خوي نوعي قاليچة نامرغوب نيز تهيه ميشود كه در بازار تجارت به آن موصل مي گويند و ارزانترين نوع در بازار جهاني است. محصولات مرند و مراغه تشابه بسيار نزديكي به قالي زنجان دارد. تيرههاي شاهسون و عشاير آذربايجان نيز محصولاتشان با الهام از نقوش حوالي تبريز تهيه ميشود.